دکتر ابراهیم بهشتی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با اشاره به این که یکی از نیازهای فکری و روانی انسان، ناظر به همدلی دیگران با اوست، اظهار داشت: البته باید توجه داشت که لازمه همدلی این است که فرد دارای ارزش و عزت نفس باشد و توان همدلی کردن با دیگران را داشته باشد، ضمن آن که اگر در زمینه ی همدلی، تمرین و تجربه وجود داشته باشد به راحتی می توان در این مسیر قدم گذاشت.
وی افزود: گاهی اوقات ما با مساله ای به عنوان "عدم درک هیجانی" در ایجاد ارتباط با دیگران مواجه هستیم، ضمن آن که از سوی دیگر باید برای ایجاد همدلی شرایط و موقعیت را نیز به درستی سنجید و بر این اساس اقدام کرد.
اهمیت تقویت امید به آینده
وی همچنین گفت: بی شک یکی از راه ها در این خصوص، ایجاد و تقویت اُمید نسبت به آینده است که البته باید به شکل صحیحی این مهم صورت گیرد. باید توجه داشت که ارایه راهکار، آخرین گام در همدلی است بلکه در اینجا بیشتر لازم است که احساسات را بیان کرد.
بهشتی اضافه کرد: در همدلی بحثی داریم به عنوان "اعتبار بخشیدن به هیجان فرد"یعنی مثلاً به فرد بگوییم که حال و وضعیتی که تو داری، خیلی طبیعی است، کما این که یکی از مهم ترین مؤلفه های هوش هیجانی، همدلی است. دومین مؤلفه آن، شوخ طبعی و سومین مؤلفه، قدرت درک هیجان طرف مقابل است. چهارمین مؤلفه نیز بحث چالش طلبیدن است که نوعی ریسک پذیری نیز به شمار می رود.
مهارت حل تعارض را باید آموزش دهیم
وی با بیان این که یکی از مباحث بسیار مهم در مشاوره ها، آموزش مهارت حل تعارض است، گفت: البته این بحث نیاز به انرژی و حوصله قابل توجهی دارد؛ قبل از هر چیز باید توجه داشت که اساساً تعارض بین فردی یک امر طبیعی و اجتناب ناپذیر است، به دلایلی همچون تفاوت در دنیای پدیداری، یعنی این که یک پدیده را چگونه می بینیم و به تحلیل آن می پردازیم، ضمن آن که تفاوت در نظام ارزش ها نیز در این خصوص حائز اهمیت است، به عنوان مثال برای زن امنیت اهمیت دارد ولی برای همسر او ممکن است پیشرفت کاری و شغلی در مرتبه نخست قرار گیرد.
کارشناس و مشاور امور خانواده همچنین بیان داشت: یکی از نکات مهمی که معمولاً در جلسات مشاوره و یا کارگاه های روانشناسی مطرح می کنیم این است که حرکت تعارض به سمت تعامل مخرب، به هیچ وجه جایز نیست، اما این که چرا گاهی تعامل به سمت تخریب می رود، باید در پاسخ به این پرسش مهم به بحث کلیدی فقدان یا ضعف در ظرفیت های حل تعارض اشاره کرد.
نگاهی به برخی عوامل و ریشه ها
وی با اشاره به این که بسیاری از معضلات و تنش ها ناشی از عدم وجود عنصر خودکنترلی در افراد است، گفت: علاوه بر این مساله، نبود ذهنیت راه حل مدار باعث و بانی بروز و ظهور بسیاری از تنش ها و تعارضات چه در مباحث فردی و اجتماعی و چه در مباحث خانوادگی است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: وقتی والدین به یک مشکل برمی خورند برای تربیت فرزند، نیاز است که بچه ها در بخش حلال مشکلات وارد شوند چرا که بچه ها می بینند و الگو می گیرند و مهم این است که فکر کردن برای حل مشکلات را بیاموزند. حتی بسیار خوب و اثربخش است که بچه ها را در حل مشکلات به مشارکت بطلبیم تا این امر باعث شکفته شدن قوه خلاقیت در فرزندان گردد.
بهشتی به اهمیت توجه به اصل انعطاف پذیری در راستای حل تعارضات اشاره کرد و گفت: بسیاری از طلاق ها به خاطر عدم وجود انعطاف پذیری در حل مشکلات میان زوجین است به نحوی که هر طرف می خواهد فقط حرف خودش را به کرسی بنشاند و اساساً به سخن طرف مقابل به معنای واقعی کلمه گوش نمی دهد. البته فقدان و یا ضعف روحیه همکاری و گذشت، همچنین وجود برخی اختلالات شخصیتی همچون پارانوئید، اسکیزوئید، ضد اجتماعی، خودشیفتگی و ... را در این قضایا نباید نادیده گرفت.
الگوهای ارتباطی کارآمد و ناکارآمد کدام هستند!؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود به الگوهای ارتباطی مخرب حل تعارض اشاره کرد و افزود: در این زمینه به طور کلی دو الگوی کارآمد و سه الگوی ناکارآمد داریم که الگوهای ناکارآمد عبارتند از؛ ۱- تسلیم ۲-اجتناب (صورت مساله را پاک کردن) ۳-پرخاشگرانه (فقط نیاز من باید تأمین شود) و در آن سو دو الگوی کارآمد نیز داریم که شامل ۱- مصالحه (توافق) ۲- گفتگو (حل مساله) می شوند.
این روانشناس بیان داشت: البته باید توجه داشت که اجتناب، بدترین الگوست چرا که به معنای طلاق عاطفی و قطع رابطه است، ضمن آن که همین مساله گاه می تواند زمینه ساز وقوع طلاق رسمی در بین زوجین باشد.
وی با توصیه نسبت به زوجین مبنی بر این که به جای مجادله، به دنبال گفت و گو و مذاکره باشند، گفت: بهترین حالت این است که زن و مرد بپذیرند که نیازها و خواسته های آن ها مقدم بر دیگری نیست و این که برای هم وقت، انرژی و احترام بگذارند.
وی در خاتمه ابراز داشت: نکته کلیدی دیگر این که اساساً ارتباط مؤثر، ابزار مهمی برای حل تعارض است و لذا باید به درستی این مباحث به افراد آموزش داده شود و این مهارت ها را فرابگیرند تا بتوانند بر چالش های زندگی خود غلبه کرده و یا از دامنه ی آن ها بکاهند.